جدول جو
جدول جو

معنی ام الخیار - جستجوی لغت در جدول جو

ام الخیار
(اُمْ مُلْ خِ)
زن و دختر عم ابوالنجم شاعر معروف عهد اموی است. او شوهرش را بسبب پیری و ضعف و ناتوانی طعن میکرده و این موضوع در اشعار ابوالنجم انعکاس یافته است. رجوع به ریحانه الادب ج 6 ص 219 و خیرات حسان ج 1 ص 44 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سم الخیاط
تصویر سم الخیاط
سوراخ سوزن
فرهنگ فارسی عمید
(اُمْ مُلْ خَ)
فرزندزادۀ امام محمد باقر و از اصحاب امام جعفر صادق بوده است. (از ریحانه الادب ج 6 ص 219)
لغت نامه دهخدا
به روایتی نام جد اشک بن اشدبن ازران بن اشقان بن اش الحیار بن سیاوش بن کیکاوس (؟). (فارسنامۀ ابن البلخی ص 16)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ)
یسیر یا اسیر بن عمرو. صحابی است. صحابی در فرهنگ اسلامی به کسانی گفته می شود که سعادت دیدار پیامبر اسلام را داشته اند و به دین اسلام گرویده اند. این عنوان تنها با دیدار ظاهری حاصل نمی شود، بلکه شرط آن، ایمان و ماندن بر آن تا زمان مرگ است. صحابه نقشی کلیدی در تدوین و تبیین تعالیم اسلامی داشتند.
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُطْ طُ)
دهی است از دهستان میان آب (بلوک شعیبه) بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 38 هزارگزی شمال خاوری اهواز، در ساحل شمالی رود خانه دز. در جلگه واقع شده و گرمسیر است و 90 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه دز تأمین میشود محصولش غلات، و شغل مردم کشاورزی و گله داری است. ساکنان آن از طایفۀ عنافجه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ حِ)
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 58 هزارگزی جنوب باختری اهواز در کنار راه اهواز به آبادان و 2 هزارگزی خاوری رود کارون. در دشت واقع شده و گرمسیر است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه کارون تأمین میشود. محصولش غلات، و شغل مردم کشاورزی و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تُلْ)
موضعی است و آن را عین اباغ نیز نامند
لغت نامه دهخدا
(سَمْ مُلْ)
سوراخ سوزن. رجوع به سم شود
لغت نامه دهخدا
(ذِلْ)
رجوع بذوالخیار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذو الخیار
تصویر ذو الخیار
تواندار آنکه حق خیار دارد در بیع و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
سوراخ سوزن سوراخ سوزن: هر کجا باشد شه مارابساط هست صحرا اگربود سم الخیاط. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار